شرکت، عدم شرکت و یا تحریم فعال

استراتژی انتخاباتی اصلاح‌طلبان چیست؟


یزدفردا- در حالی که در جبهه اصولگرا "آیه های یاس" درباره تحقق وحدت به گوش می رسد، از جبهه اصلاح طلبان نیز که در تکاپوی یافتن پرسش آمدن یا نیامدن به عرصه انتخابات‌اند "آیه های یاس" درباره عدم استقبال از شروط‌شان برای شرکت در انتخابات شنیده می شود.


به گزارش فرارو، قریب به شش ماه تا انتخابات مجلس شورای اسلامی باقی مانده است. انتخاباتی که از ماه‌ها پیش فعالیت های گروه‌های سیاسی را افزایش داده است. اصولگرایان در تلاش هستند که به وحدت برسند و با یک لیست واحد در این انتخابات شرکت کنند. از سوی دیگر اصلاح طلبان با سه گانه بزرگ شرکت؟ عدم شرکت؟ و یا تحریم فعال؟ روبه‌رواند. سه گانه که در لوای سخنان فعالان سیاسی این جبهه دیده می شود.

اما در هفته جاری برخی اخبار از توافق نهایی اصلاح طلبان بر روی تحریم انتخابات حکایت می کرد. از سوی دیگر برخی چهرهای اصلاح طلب اساس این توافق را تکذیب می کنند.

در جبهه اصولگرا نیز جدال ها بر روی مسئله "وحدت" افزایش یافته است. جدال هایی که اصلاح طلبان نمی توانند آن ها را نادیده بگیرند. جریان اصلاح طلب برای یافتن راهی جدید در جهت حضور در انتخابات دو مسئله مهم را مد نظر دارند. اولین مسئله تحقق شروط سه گانه سید محمد خاتمی است و موضوع دوم وضعیت آرایش سیاسی در جناح اصولگرا است.

به نظر می رسد اصلاح طلبان برای یافتن پاسخ به این پرسش که آیا در انتخابات شرکت کنند یا نه؟ به این دو مسئله توجه ویژه ای دارند. نگاهی به اظهارات فعالان سیاسی اصلاح طلب این مسئله را نمایان می سازد که عموم آن ها بر روی تحقق شروط برای حضور در انتخابات فوکوس کرده اند.

از سوی دیگر این جریان با رصد دقیق اتفاقات اصولگرایان طرف دیگر ماجرا را مورد تحلیل قرار می دهد تا بتواند به برآیند درست برای چگونگی نقش آفرینی در انتخابات مجلس برسد.

تحلیل اصلاح طلبان از وضعیت جریان اصولگرا
اصلاح طلبان در باره اتفاقات رخ داده در جریان اصولگرا در سال جاری تقریبا اتفاق نظر دارند آن ها این اتفاقات را با عنوان "شکاف آشکار" تحلیل می کنند. مرتضی مبلغ مدیرکل سیاسی وزارت کشور دولت اصلاحات در این باره معتقد است که اختلاف اصولگرایان کاملا واقعی و روشن است.

وی ضمن رد ساختگی بودن این اختلافات تلاش اصولگرایان را برای ایجاد فضای دو قطبی کاذب در انتخابات مجلس رد نکرد. مبلغ گفت: «اینکه اصولگرایان از همین شرایط و وضعیت برای دوقطبی کردن فضای سیاسی استفاده کنند هم حرف درستی است که البته موفق نمی‌شوند زیرا اگر روش و سیاست خطا باشد طبعا محصول هم عقیم خواهد بود.»

موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات نیز موضع اینچنینی دارد. با این تفاوت که لاری بخشی از اختلافات را در راستای ایجاد فضای دو قطبی کاذب تحلیل می کند.

وی در گفت و گویی با روزنامه روزگار گفت: «اصولگرایان می خواهند نمایشی از رقابت ارائه دهند و هم این که نمی خواهند به رقیب اصلی میدان دهند، چاره ای ندارند که به تشکل های خلع الساعه و عناوینی که صرفا مصرف انتخاباتی دارد روی بیاورند تا بگویند رقابتی وجود دارد.»

اشاره موسوی لاری به تشکیل دو جبهه پایداری و ایستادگی است که چندی است در جریان اصولگرا شکل گرفته است و همین موضوع باعث شده است که دشواری های تحقق وحدت در این جریان افزایش یابد.

وزیر کشور دولت اصلاحات با وجود ارائه این تحلیل، بر وجود اختلاف در جریان اصولگرا نیز تاکید کرد. موسوی لاری بخشی از برخورد اصولگرایان با جریان انحرافی را واقعی دانست و گفت: «در درون جریان حاکم اختلافاتی بود و یک عده مسئله دار هم بودند که اصولگرایان می خواستند با آن ها برخورد کنند. اما در عین حال که می خواستند با جریان انحرافی به دلیل انحرافش برخورد کنند معتقدم در جنجالی که در آستانه انتخابات به راه انداختند نیم نگاهی هم به این مقوله داشتند.»

اما در این بین محسن آرمین تحلیل دیگری از اختلاف در میان اصولگرایان دارد. این تحلیل شاید در موضع انتخاباتی اصولاح طلبان نیز تاثیرگذار باشد. آرمین اختلافات در میان اصولگرایان را جدی می داند. اما آن‌ها را ماهوی نمی داند.

وی دراین باره به روزنامه اعتماد گفت: «اختلاف اصولگرایان با یکدیگر البته جدی است اما این اختلاف بر سر قدرت است و نه نوع نگاه به مقوله قدرت. آنها در نوع مناسبات و نگاه به قدرت با یکدیگر مشترکند. تفاوت اصولگرایان منتقد با شرکای افراطی خود تنها این است که به دلیل پاره‌یی مصلحت‌اندیشی‌ها بسته بودن بیش از حد دایره قدرت را خطرناک می‌بینند و ضمن اعتقاد به حفظ قدرت در دایره نخبگان وابسته به قدرت، توصیه می‌کنند این دایره اندکی بازتر شود.»

آرمین افزود: «این تفاوت یک تفاوت ماهوی نیست و نمی‌تواند موجب شود که اصولگرایان منتقد را دارای هویتی متفاوت از شریکان افراطی‌شان بدانیم. وقتی اختلاف اصلی بر سر قدرت بود مصلحت قدرت نیز هرجا اقتضا کرد مخالفت و انتقاد جای خود را به سکوت یا سازش می‌دهد. کما اینکه شش سال از تمام عملکردها و سیاست‌ها و مواضع مخرب‌بخش افراطی حمایت کردند ولی به خاطر حفظ قدرت و موقعیت آگاهانه بر آن سرپوش گذاشتند و در ماه‌های اخیر که از یک سو نتایج آن سیاست‌ها و عملکردها آشکار شده و از سوی دیگر بر اثر یک اشتباه تصادفا موضع افراطیون تضعیف شده است، از آن تبری می‌جویند و همان انتقادهای اصلاح‌طلبان در این شش سال گذشته را تکرار می‌کنند.»

این تحلیل از آن جهت می تواند در تصمیم انتخاباتی اصلاح طلبان مهم تلقی شود که آن ها بخواهند با رفتار خود شکاف در میان اصولگرایان را عمیق تر کنند. براساس این تحلیل اگر اصلاح طلبان در انتخابات شرکت کنند، اصولگرایان برای حفظ قدرت خود متحد می شوند. اما اگر اصلاح طلبان در انتخابات شرکت نکنند. اتحاد و ائتلاف اصولگرایان خدشه دار می شود چرا که گروه بزرگتری وجود ندارد که قدرت را از آن ها بگیرد.

نشانه های صحت این تحلیل را می توان در اظهارات قاسم روانبخش یکی از شاگردان آیت الله مصباح و از اعضای جبهه پایداری یافت. روانبخش گفته است که ما در صورتی می توانیم با سایر اصولگرایان وحدت داشته باشیم که خطر بزرگ‌تری را احساس کنیم.

اتفاق نظر اصلاح طلبان بر روی شروط شرکت در انتخابات
مسئله دومی که در تصمیم نهایی اصلاح طلبان درباره شرکت یا عدم شرکت در انتخابات ریاست جمهوری بسیار مهم به نظر می رسد مسئله تحقق شروط سید محمد خاتمی است. تقریبا اکثریت این جریان بر روی این شروط اتفاق نظر دارد. از محسن آرمین گرفته تا مصطفی کواکبیان. اصلاح طلبان به نوعی اساس تصمیم خود را بر تحقق این شروط قرار داده اند.

در سوی دیگر میدان نیز اصولگرایان و حاکمیت به گونه ای نشان داده اند که قصد ندارند که به شروط خاتمی تن دهند. شاید همین عامل باعث شده است که برخی روزنامه نگاران اصلاح طلب هم چون عباس عبدی حضور اصلاح طلبان در انتخابات را با توجه به شرایط کنونی بی فایده ارزیابی کنند.

درحالی که پس از مطرح شدن شروط خاتمی فعالین جریان اصلاح طلب با مواضعی نسبتا امیدوارانه سعی در فراهم نمودن شرایط پذیرش این شروط را داشتند اما با گذشت چند ماه به نظر می رسد آن ها از تحقق شروط نا امید شده اند و به نوعی سه گانه (شرکت، عدم شرکت و یا تحریم) آن ها به دوگانه(عدم شرکت و یا تحریم) تبدیل می شود.

عبدالواحد موسوی لاری امروز موضعی ناامیدانه درباره تحقق شروط خاتمی دارد. وی گفت: «راهبرد اصلی جریان حاکم عدم حضور اصلاح طلبان است اما نمی خواهند هزینه این عدم حضور را اصولگرایان پرداخت کنند. بنابراین سعی می کنند با مطرح کردن برخی گروه ها و افراد آن ها را برای گرم کردن انتخابات به صحنه بکشانند تا مشکلشان در این مسئله حل شود.»

محسن آرمین نیز ضمن دفاع از شروط خاتمی اظهار کرد: «آن چه آقای خاتمی مطرح کرده است شرایط و لوازم منطقی یک انتخابات سالم و منصفانه است. مخالفت با این شرایط به معنای عدم اعتقاد و فقدان اراده لازم برای برگزاری یک انتخابات سالم و منصفانه است.»

در همین رابطه نصرالله ترابی عضو فراکسیون خط امام مجلس شورای اسلامی نیز حضور اصلاح طلبان در انتخابات را وابسته به موضع حاکمیت دانست و گفت: «در فضا و شرایط کنونی دیگر خود اصلاح طلبان برای حضور و بازگشت دوباره در عرصه سیاسی و اجتماعی تعیین کننده نیستند و این طرف مقابل است که باید زمینه بازگشت دوباره این طیف سیاسی را فراهم کند و پاسخ مناسبی به مطالبات آن‌ها دهد.»

مصطفی کواکبیان نیز از همین موضع درباره شرکت اصلاح طلبان در انتخابات سخن گفت. وی ضمن رد شایعات پیرامون تحریم انتخابات از سوی اصلاح طلبان گفت: «اصلاح طلبان نشستی درباره انتخابات نداشته‌اند و ما بارها گفته‌ایم که نه قهر می‌کنیم و نه چک سفید امضاء می‌دهیم. ما صبر کرده ایم تا ببینیم به شرایط‌مان چه جوابی می‌دهند.»

با وجود این که "آیه یاس" اصلاح طلبان درباره تحقق شروط به گوش می رسد اما آن ها هنوز سیاست کژدار و مریز را درباره انتخابات پیگیری می کنند. سیاستی که در آن تصمیم قطعی اصلاح طلبان را نشان نمی دهد و از سوی دیگر فضای رسانه ای را برای اظهار نظر درباره مسائل دیگر به بهانه انتخابات باز می گذارد.

با این حال به نظر می رسد هر چه به انتخابات نزدیک تر می شویم موضع اصلاح طلبان روشنتر می گردد. موضعی که حداقل تمایل به شرکت ندارد. برخی ناظران افزایش اختلافات درونی اصولگرایان را در عدم شرکت اصلاح طلبان در انتخابات موثر می دانند.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا